آنچه شاید در همین ابتدا در اینجا یادآوری آن لازم باشد این نکته جالب توجه است که این استاد باسابقه و نامدار فلسفه غرب بخشی از وقت و نیروی خود را در سال های اخیر صرف پرداختن به یکی از مهمترین جنبه های فلسفی – فکری فرهنگ ایران کرده است، صرف پرداختن به وجوه گوناگون اندیشه فیلسوفی که شاید بتوان او را ایرانی ترین فیلسوف ایران دانست: شهاب الدین یحیی سهروردی، مشهور به شیخ اشراق. همین امر به اندیشه سهروردی چه در روزگار خودش و چه در روزگار ما اهمیتی فرهنگی و حتی اجتماعی و سیاسی می داده است و می دهد. سهروردی شاید در مقام فیلسوف در تاریخ فلسفه اسلامی اهمیت فارابی در مقام موسسی هوشمند یا ابن سینا در مقام فیلسوفی به راستی بزرگ و جامع نگر را نداشته باشد اما در یکی از بزنگاه های تاریخ ترکیب و تألیفی را تصور و تصدیق کرده است که ابعاد مختلف آن تا روزگار ما بحث انگیز و اثرگذار بوده است. از سویی او تاریخ ایران پیش از اسلام – یا به عبارت دقیق تر اساطیر ایران باستان و حماسه پهلوانی ما را – را با اندیشه اسلامی و نیز فلسفه یونان پیوند داده است و از سوی دیگر جنبه های باطنی و شاید بشود گفت غنوصی فرهنگ های گوناگون را کنار هم نشانده و از آنها مجموعه ای پدید آورده که به موجب آن درک باطنی از دین نسبت به درک ظاهر آن رجحان دارد. او از سویی اهل شهود و اشراق است و از سوی دیگر اهل منطق تا آن حد که در آن نوآوری های شایان تأمل داشته باشد. از سویی فیلسوفی بوده است اهل استدلال و از سویی نویسنده حکایاتی تمثیلی، از سویی نویسنده کتابی در علم اصول فقه و از سوی دیگر شاعر. زندگی شخصی سهروردی هم سرشار است از راز و رمز. او جوانی بوده است زودرس که با همان سرعت و شتاب که مراتب رشد و پختگی را طی می کرده مرگ را نیز ملاقات کرده است، پیش از آنکه چهل ساله شود، مرگی که همان قدر با اعتقادات فلسفی اش پیوند دارد که با تأثیر اجتماعی و سیاسی آن اعتقادات .
سهروردی و افکار او مروری است بر جنبه های متکثر زندگی و اندیشه این فیلسوف نامدار ایران و جستجویی است در منابع فکری او و پیوستگی های نظری او با پیشینیان گوناگون .