«معمار» در تاریخ اجتماعی ایران چه جایگاه و مرتبهی اجتماعی داشته است؟ و در برپایی آثار معماری چه وظایفی را برعهده میگرفته است؟ صنف معماران در تاریخ ایران چه ساختاری داشت و چه کسانی ناظر صنف ایشان بودهاند؟ حامیان و بانیان آثار معماری چه اشخاص و گروههایی بودهاند؟ در متون تاریخی، ازجمله فتوتنامهها و شهرآشوبها، چه توصیفها و شرحهایی از معماران و احوال ایشان آورده شده است؟ و خود امر «معماری» چه شأن و اعتباری داشته است؟ اینها پرسشهایی است که کتاب حاضر تلاش کرده به آنها پاسخ بدهد.