شکسپیر در این نمایشنامه آشنایی خارق العاده ای با آثار طبیعت نشان می دهد . و از این حیث ” رؤیا ” سرآمد همۀ نمایشنامه های شکسپیر است . همین آشنایی جزو دلایل روستازادگی شکسپیر پذیرفته شده است . ” جان میسفیلد ” ملک الشعری کنونی انگلیس در بارۀ ” رؤیا در شب نیمۀ تابستان ” چنین نوشته است : ” در این نمایشنامه شکسپیر در بارۀ خاک انگلستان ، که تمام سالهای جوانی او را از زیبایی انباشته است و محبتی که در دل خود نسبتا به این خاک حس می کند ، آزادانه سخن می راند .. رؤیا در نیمۀ شب تابستان دارای بعضی اشارات تاریخی و معاصر شکسپیر است که بعضی از آن ها به طور فرعی در تعیین تاریخ تگارش خود نمایشنامه مفید واقع شده است . من جمله شکسپیر در ضمن نمایش کاسب های بازیگر ، کنایه های شوخ و هجو آمیزی به درام های قدیم و معاضر انگلیس می زند. و در محل دیگر اشارۀ صریحی به ملکۀ الیزابت دارد که در نتبیجه ، حدس مؤید زده شده است که این نمایشنامه برای یک جشن عروسی در باری نگاشته شده بود و ملکۀ الیزابت شخصاً در اولین نوبت نمایش آن حضور داشته است. مطلب مرکزی این نمایشنامه این است که عشق را باعقل کاری نیست ، بلکه مانند شاعری و دیوانگی تابع خیال است . همراه خیال به وجود می آید ، شدت یا ضعف پیدا می کند، و همچنین از میان می رود .