این نوشته، کتاب تاریخ نیست. در گزارش جنبههای اخلاقی سیاستهای خارجی رؤسای جمهور پسا جنگ جهانی دوم، مدعی نیستم که کاری بیکم و کاست ارایٔه کرده و یا به تمام پسگشتنامهها مراجعه کردهام. همچنین تلاش نکردم که سدههای نخستین سیاست خارجی آمریکا را پوشش دهم. آنچه در اینجا ارایٔه میکنم تمرین ذهنی است در اندیشه هنجاری که دورهی پس از سال 1945 را پوشش میدهد که در آن هنگام، ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان بوده است که به آن گهگاه، عصر صلح آمریکایی یا نظم لیبرال جهانی گفته میشود.