از دیدگاه ابوتراب خسروی ما در طول تاریخ درگیر سه موضوع: قداست، فرقه گرایی و خرافه بوده ایم و هستیم. خسروی برای واکاوی این سه موضوع، تریلوژی: اسفار کاتبان، رود راوی و ملکان عذاب را نوشته است.ابوتراب خسروی در هر کدام از این رمان ها یکی از آن سه موضوع اصلی را روایت می کند. رود راوی کابوس های در هم تنیده ایست که نویسنده قصد دارد تا از خلال آن ها با انگشت گذاشتن بر فرقه گرایی سرگذشت شخصیتی به نام کیا که فرزند یکی از رهبران فرقه ای مذهبی و غیررسمی است و به لاهور می رود تا پزشکی بیاموزد را روایت می کند. کیا به جای تحصیل پزشکی به فرقه های مخالف فرقه ی خود می پیوندد. ابوتراب خسروی سعی می کند با اتصال به فرهنگ و ادبیات مکتوب کهن ایرانی، روایت هایی را متکی و مبتنی بر ظرفیت های روایت گری ایرانی نقل کند. در رود راوی اصرار نویسنده بر ظرفیت زبان فارسی و دوری از نوشتن به زبان ترجمه به وضوح قابل مشاهده است.