قلم پائولو کوئیلو حال وهوای خاصی ایجاد می کند. او یک شرایط عالی را همچون کاری که در ریاضی و فیزیک انجام می دهند انتخاب می کند و پدیده ای را پیرامون آن شرایط تعریف می کند. همچون اثباتی تحت شرایط عالی. اگرچه که شرایط کامل و عالی است ولی اثبات های کوئیلو تحت هر شرایطی صدق می کند.
کتاب شیطان و دوشیزه پریم اثباتی فلسفی بر این امر است که همه چیز بستگی به انتخاب و کنترل دارد. اتفاقات وحشتناک و ناخوشایند ممکن است برای هر شخصی رخ بدهد ولی پاسخ ما به این اتفاقات همان چیزی است که ما را به عنوان افراد و نوع بشر تعریف می کند. یکی از ویژگی های مثبت شیطان و دوشیزه پریم این است که سبب می شود مخاطب سوالات درستی از خودش بپرسد. سوالاتی که معمولا از خود نمی پرسد ولی ضروری است. سوالاتی همچون اینکه چرا افراد کارهای وحشتناکی در حق هم می کنند؟ چه چیزی انگیزه ی چنین کارهایی را در آن ها ایجاد می کند؟ چگونه بدی هایشان را در ذهنشان توجیه می کنند و نهایتا به این می رسند که پروردگار را مسئول تمام اعمال خود می دانند؟
افراد و شخصیت های کتاب به اندازه ی پیامی که نویسنده در صدد ابلاغ آن است، مهم نیستند. داستان با ورود غریبه ای به یک روستای دورافتاده آغاز می شود که یک کوله پشتی حاوی یک دفترچه یادداشت و یازده شمش طلا به همراه دارد. غریبه به دنبال پاسخ برای سوالاتی آمده که او را شکنجه می دهد. مثلا اینکه آیا نوع بشر ذاتا خوب و بدند؟ در استقبال از غریبه ی پر رمز و راز، کل روستا درگیر داستان پیچیده ی او می شوند. شیطان و دوشیزه پریم داستانی تفکر برانگیز از اجتماعی است که با طمع و ترس بلعیده شده و بین انتخاب بد و خوب در نزاع است.