استپن گرگ خودنگاره ای شاعرانه از مردی است که احساس می کرد نیمه انسان و نیمه گرگ است. این داستان فاوست مانند و جادویی، گواه فلسفه جستجوگر و حس خارقالعاده انسانیت هسه است که او از انسانسازی یک انساندوست میانسال میگوید. با این حال، رمان او را میتوان بهعنوان درخواستی برای خودآزمایی دقیق و کیفرخواستی برای ریاکاری فکری آن دوره دید. همانطور که خود هسه میگوید: «در بین تمام کتابهای من استپن گرگ کتابی است که بیشتر و با خشونت بیشتر از بقیه سوءتفاهم شده است».