هدف این کتاب تبیین ریشههای عمیق عاطفی اعتقادات در کنار جنبههای عقلانی و اخلاقی و الاهیاتی آنهاست. نویسنده در فصل نخست و بر اساس علم عصبشناسی ماهیت شناختی باورهای دینی و دلایل پیدایش آنها را تحلیل میکند. در فصل دوم میبینیم که ادیان با عرضهی مراسم و مناسک و مفاهیم آیینی چگونه از دشواری زیستن در جهانی آکنده از رنج و رذیلت میکاهند. زندگی گروهی انسانها همواره در معرض تهدید برخی افراد لذتجوی بیاعتنا به قواعد زندگی جمعی است. فصل سوم شرحی است بر اینکه ادیان با خلق موانعی کارا در برابر این انحراف چگونه زندگی انسان را بسامان میکنند و آرامش فردی و جمعی را از طریق توصیههای مشفقانه به بردباری و بخشایش به جوامع انسانی بازمیگردانند. نویسنده با تحلیل تأثیر شیوههای متنوع مناجات و مراقبه نشان میدهد که ادیان تابآوری انسانها در برابر مصائب زندگی را تقویت میکنند و به مناسبت اعیاد مختلف شادی و شعف را برای دینداران به ارمغان میآورند. واپسین فصل کتاب به تحلیل ریشههای انطباقی خشم و خشونت دینی میپردازد. خشم ویژگی تکاملی همهی موجودات برای بقا در جهان متخاصم است. اما ادیان با مهار خشونتهای غریزی و هدایت آنها به مجاری مُجاز به بقای زندگی جمعی انسانها یاری میرسانند.