ذهن ما بهطرز وسوسهانگیزی قابل پیشبینی نیست و خیلی از اوقات، بیکار است و حواس خود را پرت میکند. این کتاب در مورد این است که چطور از این ابزار زیبایی که در اختیار ماست استفاده کنیم تا بتوانیم بهطور منظمتر و پربارتر، از ایدههایش برای تحقق پتانسیلی که داریم بهره ببریم. تا کاری کنیم که به رضایتی که شایسته آن هستیم دست پیدا کنیم. ما یاد میگیریم که چگونه افکار فرّار را قبل از اینکه اضطراب و ترس گریبانشان را بگیرید درک کنیم، چه ساعاتی از روز بیشترین تلاش را کنیم، چه مدت از مغزمان کار بکشیم و چگونه از غرایزمان استفاده کنیم تا بر کسالتها غلبه کنیم و نیز، چگونه بر رویکردهای دمدستی و پر از ترسی که برای مشکلات بزرگ سراغمان میآیند، غلبه کنیم.