کتاب رپنیکووا نظریهپردازی چینی درباره ایده قدرت نرم و همچنین اجرای عملی آن در زمینههای جهانی را معرفی میکند. او استدلال میکند که قدرت نرم چین یک استراتژی یکپارچه یا منسجم نیست، بلکه عملکردی پیچیده و اغلب متناقض است که منعکس کننده تنوع و پویایی واقعیت های داخلی و بینالمللی این کشور است. او در این کتاب سازوکارهای کلیدی قدرت نرم چین را که با دو هدف به یک اندازه مهم یعنی تأثیر گذاری بر خود مردم چین و تاثیر گذاری بر مردم جهان، دنبال میشود، شناسایی و دسته بندی کرده است: موسسههای کنفوسیوس، رسانههای جهانی، ارتباطات بینالمللی، مبادلات آموزشی و فرهنگی و نمایشهای دیپلماسی عمومی. او نحوه عملکرد این کانالها در مناطق مختلف جهان از آفریقا گرفتا تا آمریکای لاتین، اروپا و ایالات متحده و نحوه تعامل آنها با بازیگران، موسسات و مخاطبان محلی را تحلیل کرده است.
نویسنده روس تبار در این کتاب تشریح میکند که چگونه شی جینپینگ از فرهنگ و هنر و سنتهای چینی برای استحکام پایههای قدرت نرم فرهنگی این کشور در مقابله با غرب استفاده کرده است. او مینویسد که شی جینپینگ بیش از سایر رهبران سلف خود به موضوع فرهنگ، هنر و سنن باستانی چین اهمیت داد و در دوران او یک رنسانس فرهنگی، هنری رخ داد چرا که او بهخوبی دریافته بود که بهجای نابودکردن فرهنگ و هنر باستانی چین آنگونه که مائو در انقلابفرهنگی در حال انجام آن بود - میتواند از آن برای احیای روحیه ملیگرایی چین و نیز برای مبارزه با «قدرت نرم» آمریکا استفاده کند.