در طول دو دهه گذشته روشن شده است که مطالعه علمی_دانشگاهی دین هیچ نظریه جامع و یکپارچهای که بتواند به تمامی وجوه و پدیدههای دینی بپردازد نداشته است و هرگز هم نخواهد داشت. هر نظریهای تنها به بخشها و وجوه مشخصی نظر میدوزد و دیگر بخشها را از نظر دور میدارد. بنابراین، پژوهشهای دینی همواره در جستوجوی نظریههای جدیدی است که بتواند دریچههای تازهای برای دیدن و تفسیر دین به روی ما باز کند. دینپژوهان، در دو دهه اخیر، به فراسوی مرزهای سنتی این رشته پا گذاشتهاند تا به دیدگاههای نظری جدیدی دست یابند و دین را از منظر دیدگاههای جدید تفسیر کنند. نظریههای فرهنگ، تاریخ، زبان و جنسیت، که در گذشته برای بیشتر دینپژوهان ناشناخته مینمود، امروزه «قاب_منظر» مناسبی برای فهم ما از دین فراهم کردهاند. در نتیجه این امر، قواعد و هسته اصلی نظریات و روشهای دینپژوهی علمی_دانشگاهی بهطور چشمگیری تغییر و گسترش یافته است. این شرایط موجب شده است تا دینپژوهی به یکی از حوزههای جذاب و پرطراوت علمی_دانشگاهی تبدیل شود. در این میان، دانشجویان و استادان دینپژوهی نیز با چالشهای مهمی مواجه شدهاند. با اینکه این نظریهها پرسشهای جدیدی به میان میکشند و فرصتهای بدیعی برای پژوهش و تفسیر دین فراهم میکنند، اما اغلب آنها دیرفهم هستند. این کتاب قصد دارد تا نگاهی کوتاه، ولی مفید، به نظریههای برجستهترین اندیشمندانی بیندازد که بیرون از حوزه دینپژوهی اندیشیدهاند ولی آثارشان بر دینپژوهی نوین تأثیر فراوان داشته است.