آخرین حجاب، رمانی است که برای نوجوانان نگارش شده و از سیروسلوک معنوی انسانی همعصر با ما که زیستگاهش غرب غرق در هیاهو است، حکایت دارد. انسانی که بهدنبال کشف حقیقت انسانیاش و رابطهای که با خالق دارد، سلسلهحوادثی را پشت سر میگذارد که به یک آشنایی منجر میگردد و آنچه رخ میدهد او را به مولانا پیوند میدهد. در نهایت جهانبینی شخصیت کتاب با مولانا و اندیشههای او در یک راستا قرار میگیرد و گویی او در گسترهی فکری مولانا پرسه میزند.
اینک بهار مولای رومی است، ما در آن زندگی میکنیم. عصر ظهور و تولد دوباره است. چه کسی میتواند بهتر از این شاعر که بیش از هرکس دیگر زندگیاش را سراسر در عالمی از ظهور و زایش نوشدن سپری کرده، برای ما، از خودمان و حقیقت هستیمان سخن بگوید؟ چیزی که نسل بشر در دنیای امروز به آن محتاج است، شاهدها و نمونههایی از حقیقت و شکوه عالم معنی است. عاشقان خدا و جهان که بتوانند عشقشان را روشن بیان کنند و ما را به آتش نهان درونمان راهبر شوند.