«این گفتوگو است که انسانها را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و موجب میشود که ما از خلال تعارضات و توافقات اندیشة بشری عبور کنیم. آیا کل تاریخ بشر، بهجز گفتوگویی که طی قرنها ادامه مییابد، چیز دیگری است؟ گفتوگوهایی پایانناپذیر از افلاطون[1] و ارسطو[2]، رواقیون[3] و پیروان اپیکور[4]، مونتنی[5] و پاسکال[6]، قدیس و حکیم، تارک و دنیاپرست، مرد و زن، روح و خدا وجود دارد که بهواقع، ما فقط بخشهایی از این گفتوگوهای بزرگ را متوجه میشویم. جمعآوری عقاید و مقایسة سخنان برای ما دشوار است. همچنین به نظر میرسد که هرکسی فقط برای خودش صحبت میکند و فقط میخواهد صدای خودش را بشنود. اما گاهی متوجه میشویم که در رابطه با یک نوشته، اندیشهها مقابل هم قرار میگیرند، یکی دیگری را مورد سؤال قرار میدهد و باهم مخالفت میکنند و ما بیوقفه از گفتوگوی اندیشة بشری بهره میبریم.»
برنارد گرودآیسن