«شب بیپایان» نام رمانی نوشتهی آگاتا کریستی، نویسندهی معروف انگلیسی است. آگاتا کریستی در دنیای داستان به عنوان نویسندهای که رمانهای جنایی و معمایی مینوشت شهرت دارد و بیشتر داستانهایش با حضور کارآگاهی در مقام قهرمان داستان روایت میشد. با این حال «شب بی پایان» از دسته رمانهای آگاتا کریستی است که در آن از حضور کارآگاه خبری نیست. «شب بی پایان» داستان جوانی به نام مایکل روجرز است که بعد از ازدواج در خانهای ساکن میشود که همسایهها و مردم منطقهای که روجرز به آن نقل مکان کرده معتقدند زمینهای اطراف خانه روجرز نفرین شده است. در واقع «شب بی پایان» داستان مایکل روجرز، راننده تاکسی است که پول فراوانی برای خرید خانه ندارد اما پس از ازدواج با دختری از خانوادهای ثروتمند، خانهای قدیمی که مربوط به دورهی ویکتوریایی است را میخرد. خانهی قدیمی که عمارت تاورز نام دارد در مزایده به مایکل روجرز و همسرش فروخته میشود. زمینهای اطراف عمارت تاورز، کولیآباد نام دارد و مردم آن منطقه معتقدند که زمینهای کولی آباد نفرینشده هستند و هر کس در عمارت تاورز ساکن شود در نفرینی شوم گرفتار میشود. اما مایکل و همسرش بیتوجه به این هشدارها در زمینهای کولیآباد شروع به ساختوساز عمارتی جدید میکنند اما ماجرا فقط این نیست و ازدواج مایکل روجرز و الی، همسرش طی نقشهای حسابشده از سوی مایکل طراحی شده و آن قدرها هم که مایکل نشان میدهد ازدواجی عاشقانه رقم نخورده است. نقشهی شومی که مایکل کشیده در ادامهی رمان معمایی پیچیده را شکل میدهد. در این میان تحریک و حسادت بقیه و وقوع اتفاقاتی که در ظاهر نتیجهی نفرینی است که پشت سر کولیآباد وجود دارد، ماجراها و اتفاقات عجیب و معماگونهای را در عمارت تاورز به وجود میآورد که خانهی جدید و زندگی تازه را برای مایکل و الی، تبدیل به کابوسی شوم و بی پایان میکنند.