خاطرات یک دختر یک داستان بلند دربارهی دعوت به کشف معنای زندگی است. داستانی که از مرگ آغاز میشود و در ادامه به کشف معنای زندگی منتهی میشود.
قهرمان این داستان دختر جوانی است که با حادثه و صحنهی قتل مادرش در آپارتمانش در ماساچوست روبهرو میشود و این فقدان او را به مرور زندگیاش و آنچه او را ساخته سوق میدهد. به مرور زخمهایی در عمق جانش که هرگز خوب نشدهاند و این تلخترین معنای زندگی برای او تاکنون بوده است.
خاطرات یک دختر در واقع مرور خاطرات مادری از دریچهی نگاه دخترش است. مادری که در فضای تنش میان سیاهپوستان و سفیدپوستان در اوایل قرن بیستم در آمریکا با عبارت تحقیرآمیز «دختر» به جای مادام یا خانم صدا میشده است.
ناتاشا ترتوی؛ نویسندهی این اثر از مادری سیاهپوست و پدری سفیدپوست به دنیا آمده است و در نوزدهسالگی شاهد این بوده که، ناپدریاش مادرش را که بارها قربانی خشونتهای خانگی شده بود، میکشد. این حادثه تاثیر عمیقی بر زندگی وی میگذارد و محور نوشتن رمان خاطرات یک دختر میشود.
وی همچنین برندهی جایزهی ادبی پولیتزر در آمریکا بوده و در سالهای 2012 و 2013 بهعنوان ملکالشعرای ایالات متحده نیز معرفی شده است.