با آنکه صد سال از پایان تلخ جنبش جنگل و خاموشی رهبر نامدار آن میگذرد و صدها کتاب و مقاله و سند دربارۀ آن منتشر شده است، همچنان ناگفتههای فراوانی از فراز و فرود این جنبش باقی مانده و هنوز بسیاری از زوایای پنهان و آشکار زندگی و افکار میرزاکوچکخان ناگفته مانده است و متأسفانه آگاهی عمومی دربارۀ این مبارزِ آزادیخواه، بهخصوص در میان جوانان، بسیار اندک است.
سخنگفتن از سردار جنگل هم دشوار است و هم آسان. دشوار است چون با گذشت صد سال از شهادت او هنوز مرام و شخصیتش در پردهای از ابهام و گمان و غرض قرار دارد و آسان است چون زندگی و سخنان این گیلکِ آزاده چنان است که تصویری روشن از شخصیت و عقاید او را مینمایاند. قضاوتها که بیشتر از سر ناآگاهی، غرضورزی یا مصادره به مطلوب است، او را از مذهبی قشری تا بلشویکِ وابسته و از ماجراجوی فرصتطلب تا یاغی تجزیهطلب معرفی میکند. پژوهش دربارۀ واقعیت و ماهیت این نهضت بزرگ، داوری منصفانه و آسیبشناسی صادقانۀ آن را میطلبد.