نجیب محفوظ برای مضمونی که در نظر دارد، مثل فرانتس کافکا در مسخ، چارچوبی موازی، و نه متنافر با آن، را برگزیده است. پس میتوان با تحلیل این چارچوب بیانی به عناصر تشکیلدهدهاش دست یازید و سپس به آنچه نویسنده میخواهد بگوید پی برد.