کتاب پیش رو اثری است که پیرامون تکنوفئودالیسم نوشته شده و به آنچه که مرگ سرمایهداری را رقم زده، پرداخته است. نویسندهی کتاب اینگونه میگوید: فرضیهی من چیست؟ فرضیهی من این است که سرمایهداری همین حالا هم مرده، از این نظر که پویایی آن دیگر بر اقتصاد ما حاکم نیست. نقش آن با چیز اساساً متفاوتی جایگزین شده که من آن را تکنوفئودالیسم مینامم. در قلب تز من این وارونهگویی وجود دارد که شاید در ابتدا گیجکننده به نظر برسد، اما امیدوارم بتوانم منطق ایدهی خود را نشان دهم: آنچه باعث مرگ سرمایهداری شده... خود سرمایهداری است؛ نه آن سرمایهای که از آغاز عصر صنعتی میشناختیم بلکه فرم جدیدی از سرمایه، جهشی از شکل اولیهی آن، که در دو قرن اخیر به وجود آمده و بسیار قدرتمندتر از سَلف خود است و مانند ویروسی احمق و بیش از حد غیورْ میزبان خود را کشته است. چگونه این اتفاق افتاد؟ دو تحول اصلی رخ داد: خصوصیسازی اینترنت به دست شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا و چین و واکنش دولتهای غربی و بانکهای مرکزی به بحران مالی بزرگ ۲۰۰۸ .