گریدی گرین، نویسندهای موفق، بهترین و در عین حال بدترین روز زندگیاش را تجربه میکند. او با هیجان به همسرش ابی تلفن میزند تا خبری خوش را با او در میان بگذارد، اما در میان مکالمه صدای ترمز ناگهانی ماشین را میشنود، بعد صدای باز شدن در و سپس سکوت.