
لِئانید آندرییف، در رمان یوغ جنگ زوایای تاریک روح انسانی را میشکافد و عمیقترین لایههای پنهان روح آدمی و تشویش درونیاش را بر صفحهی کاغذ خود پیاده میکند. او در سالهای نخستین جنگ جهانی اول(۱۹۱۶)، این اثر را خلق کرد که در حقیقت پژواک وجدان انسانی در برابر ویرانی، تاراج و مرگ است. این رمان نهفقط سندی از مصائب جنگ میان آلمان و روسیه که بیانیهای از درد و اندوه جانکاه انسان در مواجهه با خشونت و یأس است. آندرییف در مقابل بحران جنگ با دیدگانی اشکبار و سرشار از وحشت به عمق فاجعه مینگرد، چراکه او جنگ را نهفقط پدیدهای سیاسی که اسارتی برای روح بشر میداند. او بر پیروزی یا شکست تمرکز ندارد، بلکه سقوط و تباهی فکر، اندیشه و جنبههای مختلف زندگی انسانی را در خلال جنگ به نمایش میگذارد. چراکه او مدام گوشزد میکند جنگ نه قهرمان میشناسد و نه قربانی؛ تنها چیزی که میشناسد ویرانی است.