نیمه ی دوم قرن بیستم دوره ای است که به خاطر شرایط خاص حاکم بر کشورهای آمریکای لاتین، تحولی شگرف در مکتب های ادبی آن سامان به وقوع پیوست و سبک نوینی پدید آمد که بدعت گذار آن ، نویسنده ی مشهور گابریل گارسیا مارکز است . این مکتب که منقدین بعدها آن را رئالیسم جادویی نامیدند تمامی مرزها را در نوردیدند و نویسندگان بسیاری را تحت تاثیر قرار داد. بر جسته ترین محصول این جریان ادبی کتاب« صد سال تنهایی» است که پس از آنکه در سال 1982 جایزه ادبی نوبل را نصیب نویسنده ساخت همگان متوجه عظمت استثنایی آن شدند. به طوریکه نویسنده نامدار ایتالیایی« ناتالیا جینزبرگ» در وصف آن گفت.... بعد از بیست و دو سال، مجدداً «مارگاریتا دو آرته» را دیدم او، به طور ناگهانی، در یکی از کوچه های پر رمز و راز «تراسته وره» مقابلم ظاهر شد و من، به زحمت او را از اسپانیولی حرف زدن دست و پا شکسته اش و قیافه اش که به رومی های قدیم شبیه بود بازشناختم. موهای سفید و کم پشتی داشت و در چهره اش، اثری از غم و اندوه دیده نمی شد. شنلی از آن نوع که وکلای مدافع به تن می کنند، پوشیده بود و این، اولین بار نبود که چنین لباسی را به تن او می دیدم. در خلال صحبت های مان، از او به خاطر پیمان شکنی و از یاد بردن قرار و مدارهای گذشته، گله کردم و...