داستان کتاب قلعه ی حیوانات درباره مزرعه اربابی به نام آقای جونز و حیوانات اهلی ساکن این مزرعه است. که از استبداد مالک مزرعه و بهره کشی بیش از حد از آنها به ستوه آمده اند و خواهان انقلاب اند. داستان با توصیف شبی شروع میشود که خوک پیری به نام میجر حیوانات را جمع کرده و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته برای آنان سخن میگوید و حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت میکند. وی سپس یک سرود قدیمی به نام جانوران انگلستان را به آنان یاد میدهد که بعداً به سرودی انقلابی در بین حیوانات مزرعه تبدیل میشود. پس از چندی حیوانات در پی شورشی مالک مزرعه به نام آقای جونز را از مزرعه بیرون کرده و خود اداره آن را به دست می گیرند. پس از این انقلاب حیوانی، خوکها (که از هوش بالاتری نسبت به سایر حیوانات برخوردارند) نقش رهبری حیوانات مزرعه را به دست میگیرند. اما پس از چندی در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام میگیرد...