همینگوی در این کتاب داستان نویسی به غایت عینی است. اصلا او به همین دلیل سراسر داستانش را با دیالوگ های متواتر راجر و هلنا روایت می کند، چرا که می خواهد تنها به امور عینی بپردازد، و چه چیز عینی تر از صدای شخصیت ها. او حتی در توصیف صحنه ها هم خست می کند. هر چه هست در صدای شخصیت هاست