تاجر ونیزی از خطه ی عشق گذر کرد و در خطه ی نفرت توقفی.
در خطه نفرت آدم ها پوست گرگ به تن می کنند و دندان نشان می دهند، به دلیل اختلاف عقایدشان رگبار دشنام بر یکدیگر می بارند و برای مشتی سکه طلا که به وام می دهند، تکه ای از گوشت یکدیگر را می برند. اما در خطه ی عشق شکوه آسمان به زمین می آید، عاشقان پاکدل به وصال یکدیگر می رسند و اختلاف کیش و عقیده بلا مانعی برای عاشقان راستین نیست.