دربارۀ کتاب دختر کشیش
کتاب حاضر، رماني انگليسي با دنيايي متفاوت و نگارشي سادهتر از هر چيزي است که نويسنده تاکنون نوشته است. شخصيت اصلي داستان دختر کشيش «دوروتي» است که در محيطي خشک، يعني خانه پدرش(کشيش) زندگي ميکند. «دوروتي» دختري است که از کودکي تحت تعليمات خشک و تحجرگرايانه پدرش بزرگ شده است. هرچند «دوروتي» تا حدودي روحيه منحصربهفردي دارد. دختر کشيش نماينده مسيحيتي پيشپاافتاده و خشکمقدس است. وضعيتي که کشيش براي دخترش ايجاد کرده است و مشکلاتي که «دوروتي» با آنها دستوپنجه نرم ميکند (مانند بدهيها و فقر) ذهنيت اصلي داستان است و «دوروتي» تا قبل از فراموشي و زندگي عادياش تنها به همين مسائل فکر ميکند. در بخشي از داستان «دوروتي» فراموشي ميگيرد و به دنيايي جديد پاي ميگذارد. دنيايي که کاملاً متفاوت از دنياي گذشته است و «دوروتي» تنها و درمانده از پس آن برميآيد. زماني است که او حتي به دعا و نيايش نيز فکر نميکند و کليسا در برابرش تقريباً هالهاي غبارآلود در ذهن درماندهاش است.