راوی این داستان که از منظر اشباح یک آرایشگر است هر شب در کنار یک اسکلت میخوابد، آن شب به یکباره به وضوح صدایی میشنود که میپرسد «من کجا هستم، چه بلایی به سرم آمده؟» و ... مرد آرایشگر تصور میکند که آن صدا متعلق به روح «مستر بی» است. شبح جوان و شبح کوچک باز هم آرایشگر را مورد سؤال قرار میدهند و او سعی دارد آنها را آرام کند و به افشای حقیقت بپردازد؛ این اشباح متعلق به چه کسانی هستند؟!