دو خاندان، به شان و جاه یک سان،در ورنای دلکش و صحنهی این داستان،از کینههای دیرین تا تمردی نوین ره میپیمایندو شهر گانان، دستها به خون یکدگر میآلایند.
میوۀ جان نابختیار این دشمنان، دو عاشق ستاره سوخته اند که جان خویش می ستانند، و با نگون بختی غمبار و دریغ انگیز، و با مرگشان، خصومت والدان خود را به خاک می سپارند.