دربارۀ کتاب دختر کشیش
کتاب حاضر داستانی پرتغالی است که به زبان فارسی ترجمه شده است. این داستان، قصه دختر جوان و لاغری را میگوید که پدرش کشیش سختگیری است. آنها در فقر به سر میبرند و به دلیل تهیه مایحتاج زندگی از جمله مواد غذایی، بدهیهای سنگینی دارند. دوروتی، دختری است که علیرغم تلاش بسیار برای پذیرفتن آداب نیایشی پدر و اهلی منطقه، نمیتواند روی دعاها تمرکز کند. در تمام مدت نماز و دعاخوانی، تمرکز او بر روی بدهیهایی است که به قصاب دارند و این نگرانی همواره در روزهای دیگر هم همراه او هست. تا جایی که او کمکم درگیر شک و دو دلی میشود. ایمان او دچار تردید میشود. او نمیتواند به طور حتم از وجود جهنم حرفی بزند همچنین نمیتواند به یقین بگوید که عالم آخرت نسبت به عالم دنیا اهمیت بالاتری دارد. در این داستان، کشمش دختری جوان با ایمان و سؤالات ایدئولوژیکی او به تصویر کشیده میشود.