دربارۀ کتاب خشم و هیاهو
کتاب حاضر، رماني است که در آن شخصيتها همانند زندگي شخصي نويسنده در ابتدا در خانواده سرشناس زندگي ميکنند و رفتهرفته دچار فقر و تنگدستي ميشوند. ميتوان گفت نويسنده نهتنها رماننويس قابلي بوده است بلکه تصويرگري قهار از لايههاي عميق و بسيار واقعي زندگي نيز هست و اين ذهنيت را در خواننده زنده ساخته که خانواده «کامپسون» نمونهاي کوچکشده از انسانهاي جهان معاصر است، جهان آشوبزده رو به انحطاط. از زاويه ديگر نگاه بيطرفانه نويسنده به پديدههاي هستي است وي با انتخاب زاويه ديد اولشخص و فاصله گرفتن از منظر داناي کل درواقع اين فرصت را به خواننده ميدهد که خودش وقايع را تحليل و تفسير کند. خواننده با اطلاعات محدود و پراکنده، مدام در يک حرکت رفت و برگشتي بين فصلها و راويان مختلف داستان يافتن خط داستان و اشاراتي است که هرکدام بيانکننده قسمتي از وقايع هستند.