این کتاب داستان مادر و پسری را روایت میکند، که رابطهای فراتر از یکعمر را تجربه میکنند. کتاب یک پرسش دارد و آن این است که، اگر قادر بودید یک روز بیشتر با شخصی که از دست دادهاید زندگی کنید، چه میکردید؟ چارلی مردی گرفتار است که همهچیز خود را از دست داده، ورشکسته شده، از کار برکنار شده، با خانوادهاش دچار مشکل شده و آنها را ترک کرده است و زندگی او سرشار از حسرت لحظاتی است که هیچوقت قدر آنها را ندانسته بود. او تصمیم به خودکشی میگیرد اما طی ماجراهایی راه به خانهی قدیمیشان پیدا میکند و در آنجا مادرش را مییابد که هشت سال پیش از دنیا رفته است. چارلی یک روز بیشتر از عمر مادر را با او سپری میکند و گفتوگوهای بسیار زیادی بین آنها ردوبدل میشود که چارلی را به گذشته، مشکلات و خطاهایش برمیگرداند.