اونیل با گوریل پشمالو، آنا کریستی، و نخستین آدم یک «سهتایی» (trilogy) به سبک و سیاق تراژدیهای یونان باستان میسازد تا بگوید در قرن بیست (دهۀ بیست) تراژدی با شکل و درونمایههای رایج در تراژدیهای یونان همچنان شدنی است. از این حیث، میتوان او را، همانند استادش، ایبسن، سرگرم تجربیات نوین در ادبیات نمایشی و تئاتر دانست. اما آنچه گوریل پشمالو را از دو اثر دیگر او متمایز میکند، برجستگی سبک اکسپرسیونیستی آن است. اونیل در آثار دیگرش، مثل مسیحا (نَ) فِسی میآید، نیز به اکسپرسیونیسم روی آورده است؛ اما در هیچ یک از آنها نتوانسته در پردازش کارش تا این اندازه تردست و چابک باشد، زیرا این اثر کوتاه، بریده، و بسیار نمادین است و این عناصر به سبک اکسپرسیونیسم رنگ و جلای ویژهای میبخشند. سوای درونمایههای تراژیک و اگزیستانسیالیستی گوریل پشمالو، جنبههای تجربی سبک اکسپرسیونیسم این اثر آن را برای دانشجویان و خوانندگان علاقمند جذاب میکند.