معصیت قتل، از عشقی که قرار است پنهان بماند، رسواتر نیست. شب عشق، روز است... ای سزاریو، سوگند به گلهای سرخ بهاری، به عفت، به شرافت، به صداقت، به مواردی از این دست،که با همه غرورت، تو را آنچنان عاشقم که عقل و منطق را یارای کتمان شیداییام نیست. به زحمت دلیلی مجوی که چون تو را خواستگارم، نباید بشوی خواستارم.