این کتاب، در قالب داستانی نو و بر گرفته از زندگی به ظاهر متعارف انسانی، حقایقی چون عشق،غریزه های گاه متضاد و احساساتی آمیخته با حسرت و حسادت های کتمان شده را هدف می گیرد. به طور کلی هویت اثر جاودان میلان کوندرا، داستانی اندیشه محور است و از این روی باید بدون شتابزدگی خوانده و حتی بازخوانی شود.این رمان برای همه مخاطبان معنا گرا و به ویژه برای خوانندگان حرفه ای ادبیات داستانی، از کشش و گیرایی خاصی برخوردار است. رها کردن تحصیلات به منزله ی شکست نیست،آنچه که من در آن لحظه از دست دادم اهداف و آروزهای بلند پروازانه بود.ناگهان به مردی بدون آرزوهای بلند پروازانه مبدل شدم، و با از دست دادن اهداف و آرزوهای بلند پروازانه ام ناگهان خود را در کناره ی جهان یافتم.