کتاب دختر کشیش، رمانی نوشته ی جورج اورول است که اولین بار در سال 1935 انتشار یافت. دوروتی به خاطر ترس از پدرش، کشیش نایپ هیل، وظایف خود را در رابطه با نظافت و نگهداری خانه به خوبی انجام می دهد. تمام فکر او درگیر لباس هایی است که قرار است برای نمایش مدرسه ی کلیسا درست کند. اما اتفاقی باعث می شود که زندگی روتین و روزمره ی دوروتی کاملا به هم بریزد و او سر از خیابان های لندن دربیاورد. دوروتی در این شهر بزرگ، اندکی پول در جیب دارد اما مشکل اینجاست که حتی نام خودش را نیز نمی تواند به خاطر آورد. اورول در رمان دختر کشیش، از بیکاری، فقر و گرسنگی سخن می گوید و شخصیتی را به تصویر می کشد که ایمانش، به واسطه ی واقعیت های اجتماعی به چالش کشیده می شوند؛ واقعیت هایی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهند داد.