دربارۀ کتاب شهر شیشه ای
کتاب حاضر، داستاني است که در آن عنکبوتي يادآور ميشود که مسئوليت بزرگي ،همراه آن قدرت است. درنهايت منظور جيس از حقيقي بودن تمام داستانها اين است ، که آن داستانها احساس ما به دنيا هستند. داستان ابزارفاني داستان کلاري است درباره تمام چيزهايي که پيشازاين گفته شد. داستان دختري معمولي که تبديل به يک قهرمان ميشود. دختري که جادوي دنياي اطرافش را نميدي اما نهتنها چشمش به روي آنها باز شد، بلکه توانست آن را به دست گرفته و کنترل کند. کلاري يک هنرمند است و زبان جادويي فرشتگان را به وجود ميآورد. او با استفاده از اين زبان داستان سرنوشت خودش را رقم ميزند.