زندگی چیزی است که همۀ ما انسان ها از زمان تولد تا مرگ آن را تجربه می کنیم. هر کس بر اساس موقعیتی که در آن قرار می گیرد زندگی را تفسیر میکند. در حالت کلی تقریباً هر انسانی با پرسش از معنای زندگی مواجه است و در جست و جوی فلسفۀ زندگی بر می آید؛ این جست و جو به زندگی ما معنا می دهد، نتیجۀ آن ادامۀ زندگی ما را رقم می زند.
واقعیت بزرگ مرگ نیاز به این پاسخ را ضروری تر می کند، به ویژه در دنیای مدرن و ماشینی امروزی که علم جدید این پرسش را به فراموشی میسپارد. اهمیت این موضوع آن قدر زیاد است که در طول تاریخ افراد بسیار زیادی سعی کرده اند با تببین های مختلف به این پرسش پاسخ دهند.
کتاب سه فلسفۀ زندگی نیز با تکیه بر سه بخش مهم از کتاب مقدس درصدد پاسخگویی به این پرسش بزرگ برآمده است. این بخش های کتاب مقدس وضعیت هایی را که ممکن است ما در آنها قرار گیریم توصیف می کنند. از نظر پیتر کریفت اینها آثاری «اصیل» و «منحصر به فرد» اند که سه فلسفۀ زندگی را بر اساس سه وضعیت مختلف انسانی مطرح می کنند و فارغ از زمان نگارششان برای انسان امروزی بصیرت هایی درخور دارند: «اگر همۀ کتاب های کل کتابخانه های دنیا را بخوانید و با تمام فرزانگان دنیا در سیر حکمتشان همراه شوید، هیچ کتابی را عمیق تر از سه کتاب جامعه، ایوب و غزل غزل ها نمی یابید.»
کتاب جامعه زندگی را بی هدف و همۀ آنچه را در عالم هست بیهوده می داند: زندگی به مثابه بیهودگی. کتاب ایوب فلسفۀ زندگی را در رنج می جوید: زندگی به مثابه رنج، و غزل غزل ها عشق را پاسخ نهایی به پرسش بنیادین هستی بر می شمارد: زندگی به مثابه عشق.