دربارۀ کتاب قصه عشق
«لیور بارت»، جوانی ثروتمند، خوشحال و موفق است؛ او راگبی بازی میکند و قیافه جذابی دارد. وی با پدرش، «اولیور بارت سوم»، ارتباط خوبی ندارد، زیرا فکر میکند او مرد سردی است که فقط به آبروی خویش اهمیت میدهد. با این حال، پدرش همیشه سعی بر صحبت کردن و نزدیکتر شدن با او را دارد. وی روزی وقتی به کتابخانه میرود، با «جنیفر کاویلری»، دانشجو و یکی از مسئولان کتابخانه روبهرو میشود. در هنگامی که جنیفر کتاب لیور را به او میدهد، آنها با هم صحبت میکنند. جنیفر او را تمسخر میکند و او را «پرپای» (کسی که در یک مدرسه خصوصی درس میخواند) صدا میکند و میگوید او ثروتمند و ابله است و... .