داشتن و نداشتن

کتاب حاضر، بيش از آن‌که ميداني براي قدرت‌نمايي نويسنده باشد، جايي است براي به تصوير کشيدن زندگي مردمي که گرفتار اشتباهات و يا جاه‌طلبي‌هاي عده‌اي از سياستمداران شده‌اند. شايد مشهودترين موضوع در «داشتن و نداشتن» همان تأثير سياست و اقتصاد بر زندگي مردم است. همينگوي در اين کتاب نشان مي‌دهد که در جامعه‌اي که پيدا کردن کار خلاف قانون، حتي از دست آدم کري که نمي‌تواند درست حرف بزند، در عرض چند ساعت برمي‌آيد، براي جنايت نيازي نيست به اين‌که بيماري روحي داشته باشي و يا اين‌که در کودکي رنج بسيار کشيده باشي و يا اين‌که شيطان در روحت حلول کرده باشد! او نشان مي‌دهد که چگونه مردي با جربزه که نمي‌خواهد با دست‌خالي پيش زن و فرزندانش برگردد به يک آدمکش بدل مي‌شود.