مجموعه ی نوشته های کوتاه، حکایت ها و تاملات و برداشت های پائولو کوئلیو، نویسنده ی صاحب نام برزیلی، از جهان هستی و زندگی. مجموعه ی نگرش ها و برداشت های کوتاه پائولو کوئلیو که در ظاهر بدون پیوستگی می نمایند، اما در این مجموعه به تار و پود هم بافت زیبایی می بخشند که هریک وظیفه و افسانه ی شخصی خود را دارد. این قطعات که از منابع و فرهنگ ها و کشورهای گوناگون الهام بخش پائولو کوئلیو بوده اند، حاصل همکاری او با روزنامه فولیا است. او خود می گوید: این کتاب، پندنامه نیست، تبادل تجربه است.سخت گیری آسان است. تنها کاری که لازم است، دوری از مردم و بدین ترتیب، پرهیز از رنج است. در این حالت لازم نیست خطر عشق، ناامیدی و روِ یاهای ناکام را به جان بخریم. مکتوب یعنی نوشته شده، به نظر اعراب، نوشته شده به راستی برگردان نیست، چون با این که همه چیز پیشاپیش نوشته شده اما خداوند مهربان است و فقط برای آن همه چیز را پیشاپیش نوشت تا شاید ما را یاری کند. به کرم سبز بیندیش، بیشتر زندگی اش را روی زمین می گذراند به پرندگان حسد می ورزد و از سرنوشت و شکل کالبدش خشمگین است می اندیشد من منفورترین موجوداتم اما درک می کند از معنای زندگی و از برنامه های خدا شگفت زده است.