دربارۀ کتاب تمام من
«تيام» که گهگاه براي خبر گرفتن از پرستارش، «پروين»، به خانه آنها ميرود، از دخترک همسايه که به تازگي به اين ساختمان نقلِ مکان کردهاند، خوشش ميآيد، اما زخمي که قبل از اين آشنايي بر سر بيمهري مادرش و بيوفايي معشوقش، «رها»، بر قلبش نشسته است، او را از ابراز علاقه به «ساينا» بازميدارد. از سوي ديگر عقد موقت و مخفيانه تيام با دختري به نام «شبنم» که تنها براي نجات او از آوارگي صورت گرفته است، داستان اين دلدادگي را پيچيدهتر ميکند... .