دربارۀ کتاب سریر سرخ
«سریر سرخ»، داستان مرگ مرموز «مهمت شهو»، جانشین انتصابی دیکتاتور «انور هوژا» در سال ۱۹۸۱ را روایت میکند که مبتنی بر گفتوگوی نویسنده با تنها پسر بازماندهی شهو است که با اندکی سورئالیسم و تصرف به رشته تحریر درآمده است. داستان حول محور قتل/خودکشی شهو میچرخد و مورد اتهام قرار گرفتن اطرافیان مقتول و انگیزهشان برای قتل. اولین متهمان پسر و دختر مقتول هستند که پدرشان چه در زمان حیات و چه پس از مرگ بر زندگی آنها بیشترین تأثیر را داشته است. «سوزانا»، دختر مقتول مجبور شده بود دو رابطه عاطفی خود را برهم زند؛ چراکه شهو گمان میکرده روابط عاطفی دخترش ممکن است امنیت و موقعیت سیاسی او را تهدید کند. او و برادرش دریافتهاند که پیوندهای خونی در برابر جاهطلبی و ایدئولوژی پدرشان اصلا اهمیت ندارد. هرچند که تعبیر انگیزههای شهو آنقدر مبهم بوده که در انتها دخترش درمییابد که برخلاف اجبار پدرش برای قطع رابطه، درواقع او و معشوقش را در جهت خدمترسانی به جایگاه سیاسیاش سوق میداده است... .