اسلام دین جامع و البته جاودانی است. شریعت اسلامی نیز با بهرهمندی از قواعدی همچون قاعده مصلحت به اثبات این ادعا کمک میکند. ولی هر مصلحتی مطلوب نیست؛ و حجیت مصلحت در فقه امامیه هرگز نباید سر از مصالح مرسله اهل سنت در آورد و یا موجب قدسیت زدایی از فقه و سکولاریزاسیون شود. از سوی دیگر، با تأسیس نظام اسلامی در ایران و نیز اقبال مسلمین به احیای ظرفیتهای نهفته در دین اسلام، ما را بایسته میدارد که قواعد پویا ساز این دین را کشف و تبیین کنیم. مصلحت، یکی از قواعد موثر در پویایی است. بیشک از رازهای جاودانگی شریعت اسلامی، وجود عنصر مصلحت در آن است. مسئله این است که جایگاه حجیت این قاعده در فقه چگونه است؟ فقه حکومتی، چه ابتنایی بر مصلحت دارد؟ حقیقت آن است که بحث فقه و مصلحت، بحثی تطبیقی، بین مذهبی و فلسفه فقهی است. نکته برجسته دیگر اینکه، آنچه در اندیشه فقهای امامیه مصلحت خوانده میشود، هیچگونه انفکاک و مرز فاصلی با حقیقت ندارد، بلکه چهره و تجلی حقیقت در شرایط مختلف است.