دربارۀ کتاب عشق، زن و زیبایی (عشق مینوی و عشق زمینی ...) از نگاه محیی الدین ابن عربی
ابن عربی در این نوشتار به سه گزاره میپردازد: عشق، زن و زیبایی. او مانند دیگر صوفیان، دیدگاه عشق خدا و انسان را پی میگیرد، لیک به گونهای دیگر به عشق انسان و خدا نگاه میکند. از دید او، عشق در همه پدیدههای جهان روان است و آنها را به یکدیگر پیوند میدهد. عشق نمایانگر سرشت و گوهر خداست و از آنجا که بالاترین دستمایه و زمینه برای عشق انسان، خدا است، هدف و مقصد نیز عشق است: عشق، عاشق... ابن عربی میگوید: انسان به خدا عشق میورزد؛ زیرا خدا زیباست و خدا نیز به هستی خویش عشق دارد، چون هستی خدا نیز زیباست. سرچشمه هستی، جمال الهی است که تجلی کرده است و به گفته ابن عربی خداوند زیباییِ سیما و چهره آفریدگان، زیباییِ بی سیمای خویش را میبیند و به راستی این خداست که بازتاب میشود. زیبایی تنها زبانی در کالبد گونههای تابش گوهرهای حسی شناخته میشود که عشق ربانی در چهارچوب عشق انسانی آزموده شود.