دربارۀ کتاب قمارباز
نويسنده در اين داستان به جنون سيريناپذير انسان براي دستيابي به منافع مادي زندگي پرداخته و همچون اغلب آثارش با زبردستي شخصيتهاي چندبعدي داستانش را به لحاظ روانشناختي کالبدشکافي ميکند. مهمترين بخشهاي داستان پاي ميز قمار ميگذرد و نويسنده به شکلي تأثيرگذار احساسات متغير يک قمارباز را در لحظات بردوباخت ترسيم ميکند. اين رمان تأکيد ديگري است بر اين واقعيت که هيچ نويسندهاي در تجزيهوتحليل روان آدمي به گردپاي «داستايوسکي» نميرسد و خواننده اين رمان درواقع شاگردي است که پاي درس روانشناسي استادي همانند «داستايوسکي» نشسته است.