شاهنامه فردوسی چنان سرشار از اندیشههای ژرف، نگاه گسترده و والای انسانی به رویدادهاست که کشف و درک آن به زمان، تجربه و دانش کافی نیاز دارد. از سوی دیگر خانوادههای ایرانی دوست دارند که فرزندانشان دل در گرو فردوسی و شاهنامه او بگذارند و با شناخت هویت تاریخی خود، ویژگیهای انسانی را از پهلوانان و قهرمانان اسطورهای و حماسی و تاریخی آن بیاموزند. برای دستیابی به چنین هدفی است که ادبای کشور ما گاهی به بازنویسی داستانهای شاهنامه میپردازند تا راه آشنایی با این اثر را هموار سازند. زمانی که به عنوان هدیه تولد نوه دهسالهام سپهر قول دادم که هر شب داستانی از شاهنامه را برایش بخوانم پس از جستجو در بازنویسیهای موجود، “زگفتار دهقان” کار اقبال یغمایی را انتخاب کردم، زیرا هم خلاصه داستان به نثری ساده و نزدیک به اصل نوشته شده بود و هم بخشهایی از آن به نظم بود. چنین شد که طی چند ماه، هر شب، من و نوهام (نوه بزرگترم سارا نیز به جمع ما پیوست) شاهنامه را به نظم و نثر خواندیم و به گفتگو درباره داستانهای آن پرداختیم و اینگونه هدیه دادن در خانواده را نیز رسم کردیم. اکنون که “زگفتار دهقان” به شکل جدید آن آماده چاپ و نشر شده است، فکر کردم به خانوادهها این شیوه هدیه دادن را پیشنهاد کنم. شاید که هر دو یا سه نسل با هم آثار ادب فارسی را بخوانند و لذت ببرند و از حکمت بی پایان آن بهره بگیرند.