رمان «نیه توچکا» نوشتهی «فئودور داستایوفسکی» را «محمد قاضی» به فارسی برگردانده است. داستایفسکی این اثر نیمهتمام را در سال 1849 منتشر کرد. او دو سال و نیم وقف نگاشتن این رمان کرد ولی به دلیل دستگیری و تبعید به سیبری نتوانست آن را به آخر برساند. در بخشی از داستان میخوانیم: «ناگاه دستهای او کورمال کورمال و باشتاب به لمس کردن پرداخت و باز همان افکار وحشتناک همچون رعد و برق به مغزم تاختند. چرا خواب مادرم آن قدر سنگین است؟ چرا وقتی پدرم این گونه او را لمس میکند بیدار نمیشود؟ عاقبت دیدم هر چه لباس دم دست پدرم آمد، از پالتو کهنه مادرم تا کت کهنه خودش و جامه خوابش و حتی لباسهای مرا که وقت خوابیدن کنده بودم جمع کرد. و سپس این توده انبوه لباس را برداشت و روی مادرم پهن کرد، به طوری که مادرم کاملا در آن زیر پنهان شد. در این مدت او همچنان خوابیده بود و از هیچ جای بدنش حرکت و تکانی دیده نشد. مادرم به خواب عمیقی فرو رفته بود!» کتاب نیه توچکا را انتشارات «نیلوفر» منتشر کرده است.