کوه پنجم روایت پائولو کوئیلو است از پیامبر مقدس انجیل- الیاس- که با همان نثر استادانه و روانی رمان دیگر او به نام کیمیاگر نوشته شده است. در قرن نهم پیش از میلاد شاهزاده خانم فنقیایی به نام ایزابل، زمانی که با شاه احب ازدواج میکند دستوری میدهد که سزای عمل نکردن به این دستور، اعدام است. به دستور فرشتهای از جانب خدا الیاس از آنجا فرار میکند و به به سرزمینی به نام اکبر پناه میبرد؛ جایی که بطور غیر منتظرهای با بیوه زنی جوان آشنا میشود و عشق واقعی را پیدا میکند. اما این از خود بیخودی و شعف نمیتواند مدت زیادی دوام داشته باشد. الیاس تمام امیدها و آرزوهایش را از دست رفته میبیند.، زیرا او در گرداب حوادثی قرار گرفته که وجودش را تهدید میکند. کوئیلو در رمان کوه پنجم گزارشی آرام و بی سر و صدا از مردی که توسط خدا لمس شده است، میدهد. مردی که برای پیروزی در آزمایش وفاداری باید بتواند بر ناامیدی خود غلبه کند. الیاس هنگامی که اصلا انتظارش را ندارد مجبور میشود با چیزهای اجتناب ناپذیر روبرو شود. یک کلاغ و یک چوپان به الیاس کمک میکنند تا سرنوشت خود را پیدا کند. او تنها از طریق کشمکش با خدا میتواند زندگی خود را از نو بسازد و ماموریتش را به پایان ببرد. در کوه پنجم کوئیلو اسرار جستجوی واقعی را فاش میکند، فراتر رفتن از محدودیتهای گذشته، رهایی از عادات سفت و سخت و تمرین کردن با شور و اشتیاق.