تعارض میان آنچه هستیم و آنچه می خواهیم باشیم، هسته مرکزی کشمکش های انسان است. در حقیقت، دوگانگی مرکزی ترین کانون تجربه انسانی است. با این همه، اغلب ما طبیعت دوگانه مان را انکار می کنیم یا آن را نادیده می گیریم. اگر با این تصور زندگی کنیم که ما تنها در یک سوی این دوگانگی قرار داریم آنگاه ممکن است این سوال برایمان پیش آید که پس چرا بیشتر ما اکنون کاملا از زندگی مان راضی نیستیم. چرا با وجودی که به دانش زیادی دست یافته ایم هنوز نمی توانیم قدرت و شجاعتی داشته باشیم که نیت های خیرمان را با تصمیماتی قدرتمند عملی سازیم؟ و مهم ترین مسئله این است که چرا به طور مداوم درگیر رفتارهایی می شویم که برخلاف سیستم ارزشی ما و تمام چیزهایی است که بر آنها پافشاری می کنیم؟