در سه هزار سال پیش دو منظومه به زبان یونانی قدیم سروده شده که شاید بیش از هر اثر ادبی دیگر در سراسر جهان شهرت داشته باشد. منظومهٔ اول را که باید حماسهٔ یونانیان قدیم دانست به زبان یونانی ایلیاس یا ایلیادوس مینامند و وجه تسمیهٔ آن از کلمهٔ ایلیون یکی از نامهای شهر تروا در آسیای صغیر است. این حماسهٔ منظوم شامل 24 سرود است که هر یک از آنها ایلیادوس نام دارد.
از دیرباز سرایندهٔ منظومه را یک تن دانسته و او را به زبان یونانی اومیروس و به زبان لاتین هومروس نامیدهاند. در زبانهای اروپایی به پیروی از زبان لاتین Homer یا Homere ضبط کردهاند، به همین جهت در ایران بیشتر نام همر یا هومر معروف شده.
آغاز این مجموعه کشمکشیست که در میان آگاممنون و آخیلوس (آشیل) در گرفته. داستان اثر مربوط است به ربوده شدن هلن زن زیباروی منلائوس یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا). از این رو سپاهی بزرگ به فرماندهی آگاممنون به سوی شهر تروا روانه گردید تا هلن را باز پس گیرند.
آخیلوس که از ربوده شدن بریزئیس خشمگین شده بود از جنگ شانه تهی کرد و به واسطهٔ تتیس مادرش خشم خدای خدایان را بر لشکریان جلب کرد. ژوپیتر خدای خدایان آگاممنون را به امید واهی فریفت و وی جنگ با مردم تروا را آغاز کرد.
سپاهیان یونان ده سال تروا را محاصره کردند ولیکن با رشادتهای پهلوانان تروا به ویژه هکتور و پشتیبانی خدایانی چون آپولون طرفی نبستند.
در این سالها آخیلوس بزرگترین پشتوانه یونانیان بدلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده تا اینکه پاتروکل پسر عمویش با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت؛ ولی راهنماییهایی که به او کرده بودند، درست نبود و خدای توانا بر او خشم گرفت. بدین معنی که آپولون سلاح او را از کار انداخت و اوفورب وی را زخمی و هکتور هلاکش کرد.
آخیلوس از این رویداد دلش به درد و در پی کینجویی برآمد و از خشمش دربارهٔ آگاممنون دست کشید. وولکن خدای آتش و فلز به درخواست تتیس خدای دریا سلاح دیگری برایش ساخت. آخیلوس آنها را برداشت و بر تروا تاخت، جنگ به کشتار بدل شد و به زودی در رزمگاه جز هکتور کسی برپای نماند و سرانجام وی نیز از پای درآمد.
داستان ایلیاد با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان میرسد.