در کتاب «ناشناس» همچنین، باز آنگونه که در آثاری دیگر از داستایفسکی هم قابل ردیابی است، مسئلۀ قدرت و نظامهای اقتدارگرا و چگونگی شکلگیری آنها، در هیئت داستانی که وقایع آن در یک روستا میگذرد، پیش کشیده میشود. کتاب «ناشناس» البته یک رمان سیاسی، در معنای متعارف آن، نیست اما آنچه داستایفسکی در این رمان، در هیئت یک زندگی دهقانی و یک ملک اربابی و آدمهای ساکن این ملک، به نمایش میگذارد، مُشتی است نمونۀ خروار و نمود و تصویری مینیاتوری است از جامعهای بزرگتر که مناسبات آن حول محور خودکامگی و یک حاکم و زمامدارِ مستبد طراحی شده و شکل گرفته است.
داستایفسکی در کتاب «ناشناس»، بهشیوهای طنزآمیز و هجایی و صریح، نشان میدهد که یک خودکامه، بهلحاظ روانشناختی، چگونه آدمی است و خودکامگی او از چه سرچشمه میگیرد و سازوکار این خودکامگی چیست و خودکامه چگونه میتواند دیگران را به سلطۀ خود درآورد.